یواشکی

یواشکی

 
 

آورده اند شیخ ده ما یواشکی

میلش کشیده بر خر و خرما یواشکی


افطارِ آشکار به نان و پنیر و دوغ

شامش کباب با قزل آلا یواشکی


پول زکات و خمس و وجوهات اهل ده

کرده نهان میان متکا یواشکی


گفتم چرا میان متکا جناب شیخ ؟

گفت از برای روز مبادا یواشکی


از بس که خورده مال یتیم و صغیر را

طولش شده برابر پهنا یواشکی


(نه این که دیگه یواشکی نیست)


آن باده ها که بود به سرداب کدخدا

گویند خورده حضرت آقا یواشکی


وعظ و نماز در ده پایین، جمعه ها

شش روز حال در ده بالا یواشکی


در خانه ی فلان زن بیوه کنار رود

تسبیح شیخ مانده شبی جا ، یواشکی


از بس که کرده صیغه زنان بدون شوی

نصف دهات را شده بابا یواشکی


سالی چهار مرتبه لندن سفر کند

بی پاس و مهر و دستک و ویزا ، یواشکی


با کدخدای کرده تبانی و شیره ها

مالیده اند فرق رعایا یواشکی


هر آن چه باغ و مزرعه بی وارث و سند

خوردند جمله یا علنی یا یواشکی


حکمی که آن یکی بدهد از سر شکم

خودکار این یکی کند امضا یواشکی


قبلن حساب کار دودوتا چهار بود

http://s3.picofile.com/file/7401263866/%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B4%DA%A9%DB%8C2.jpgحالا چهارتا شده چل تا یواشکی


گویند بینشان شکرآب است مدتی

گویا کشیده کار به دعوا یواشکی


این از برای آن زند و آن برای این

هی می زنند سایه ی هم را یواشکی


حالا تقی به جای نقی هست کدخدا

چون جابجا شده همه آرا یواشکی


هالو هوا پس است، برو کشک خود بساب

زیپ دهان ببند و بزن جا یواشکی



نظرات شما عزیزان:

سپیده وسحر
ساعت21:57---10 مرداد 1391
سلام خیلی ممنون که به وبلاگ مااومدی بازم سر بزن بای

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, |